سلام من محمد صالح هستم. من نویسندگی میکنم و الان مشغول نوشتن یک داستان هستم. شاید عجیب باشد که من یک پسر ده ساله دارم داستان می نویسم.اسم این داستان موتور سواران که شخصیت هاش همکلاسی هام هستند. چه خوب شد که راجب همکلاسی هام حرف زدم من داخل مدرسه همزه دوران درس می خوانم مدرسه ی خوبی است پیشنهاد می کنم که به سایتش مراجعه کنید. من گفتم دارم داستان می نویسم احتمالا من چند هفته شایدم یک یا دو ماه طول بکشه چون داستان دراز و بلندی است. من داستان هام رو به نمایش می ذارم و بهتان می فروشم. در پست و کامنت های دیگر با من بسشتر آشنا می شوید.
سلام من امروز این پستی رو که دارم می گذارم با گوشی می گذارم. قبلا من با لپ تاپ پست هایم رو می گذاشتم ولی الان با گوشی.خیلی ساده،چون نام کاربری کلمه عبورم را توی گوشی نوشتم.خداحافظ
سلام من امروز از شما سوال کنم که چرااااااااااااااا چراااااااااااااا کامنت نمی گزارید. شاید به خاطر اون موقع که من پست نمی گذاشتم دیگه شما کامنت نمی گذارید. باشه باشه پست جدید هم می گذارم.
سلام امروز با یک گروه موسیقی برگشتم به نام گروه {بمرانی}
این گروه آهنگ های فانتزی می خوانند مثلا یک آهنگ که خیلی دوسستش دارم اسمش پیادی روی است که میگه {پیاده روی تو پیاده رو فکر تو زهن تو آره چه حاله خوبی میده فکر های چپ و چل میده} مثلا اینجوری من آلبوم {مخرج مشترک} و {گذشتن رفتن پیوسته} را خیلی دوست دارم به شما پیش نهاد می کنم که آهنگ های این گروه را گوش دهید